موضوعات: "دست نوشته های طلاب" یا "خاطرات" یا "دلنوشته" یا "علمی" یا "شعر" یا "داستان کوتاه" یا "نقد" یا "توصیف"

صفحات: 1 ... 31 32 33 34 35 36 ...37 ...38 39 40 42

  یکشنبه 25 مرداد 1394 19:46, توسط   , 592 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, علمی

برای روز دختر چه هدیه وبلاگی می شود در نظر گرفت ؟ سوالی که چند روز بود به آن فکر می کردم و پاسخی نداشتم جز ؛  مثل خیلی ها حدیثی و تبریک ولادت و روز دختر؟ مثل بعضی ها انتشارتصویر چند شاخه گل و تبریک ولادت و روز دختر؟ مثل بعضی ها عکس فانتزی از پدر و دختر و تبریک با جمله های ویژه این رابطه عاطفی؟ همه خوب بود اما تکراری است و نمی شود نام آ ن را هدیه گذاشت. باید از خودشان سوال می کردم. نشستم پای حرف دل دختران محجب و عفیفی  که می شناختم با رده سنی مختلف با سوال و جواب  از روز دختر.  یکی گفت عالی است چون هدیه های خانواده غیر قابل پیش بینی  است. یکی گفت خوب است دوستانم مرا بعد ازیک سال  یاد می کنند و دلم را به پیامی شاد. یکی می گفت تولد حضرت معصومه علیها سلام را دوست دارد چون حضرت مجرد بوده و این روز بعضی مردم از احترام حضرت شرم دارند که  زخم زبان تجردی بزنند. یکی گفت تلخ است  چون نوع زخم زبان ها تغییر می کند و باورهای ما زیر سوال می رود مردم ما ظرفیت نداشتند از مقام شفاعت، عصمت، عبادت، عفت، پیشگویی امام صادق علیه السلام و قداست قم و تجلیگاه حضرت فاطمه بودن حرم ایشان و زیارتنامه تخصصی فقط مجردی را دیدند و دنبال علت هایش رفتند و بعضی جواب ها را چکش کردند برای کوبیدن ما. یکی گفت دلگیر است چون فرقی با بقیه روزها ندارد. یکی گفت خوب است بابا یادش می آید دختری داشت.  یکی گفت بهانه می شود برای زیارت، یکی هم گفت یادآوری است که در تجرد زیستی دخترانه باید تاسی کرد به حضرت معصومه علیها سلام. یکی گفت روز دختر چه فایده ای دارد وقتی پسرها عزیزترند و کسی دختر نمی خواهد؟ یکی گفت سخت است چون پدرش مهمان خاک است. یکی گریه کرد و گفت بی حضور مادر چه لطفی دارد؟ دختری هم که سنش از سی گذشته بود گفت چه می گویی به نظرم دختران جامعه ما بهتر است بمیرند.  چرا و تعجب را از نگاهم خواند و ادامه داد؛  مجردی ما عیب است؟ چرا؟  مگر ما بی عفتی کردیم؟ مگر دوست پسر داشتیم؟ مگر بی حجابی و بی حیایی کردیم؟ مگر نگاهمان دنبال زندگی مردم بود؟ در ضرورت ارتباط با نامحرم به چیزی جز رضایت خدا فکر کردیم؟ ارتباط مجازی نادرست داشتیم؟ اهل زندگی نبودیم یا توقعمان بالا بود؟ اگر ما عاقل و بالغیم حتما دلیلی داریم. درست یا نادرست. باید دلایل را شنید و تغییر داد یا سرزنش؟ این چه طرز رفتار است با ما؟ از ما کلیپ ساختند. وسیله طنز و جک و کاریکاتورها شدیم. هر کس هر اشتباهی کرد از ما دیده شد. بخندیم؛ حرفش جداست. ناراحت باشیم از غصه بی شوهری است. با بچه ها مهربان باشیم  حسرت به دلیم. اعتنا نکنیم عقده ای هستیم. از جوی که ایجاد کردید در خانواده آینه دقیم در بیرون آینه گناه.  در کارمان با مسئولیت باشیم و با  مردان  روبرو التماس خواسته شدن داریم ؛ عده ای از ما هم که  وسیله هستیم برای فروش بیشتر کالاها و رونق مغازه ها …قرارمان بود آدم باشیم یا متاهل؟ راست می گفت از سوالم شرمنده شدم و از ادامه کار منصرف. خدایا با این حرف های ضد و نقیض چه بنویسم همه را شامل می شود و نامش می شود هدیه؟ من از درد دل های دختران نوشتم شاید شنیده شدن و دیده شدن آن بهترین هدیه بود. آی مردم دنیا دختران ریحانه اند و این ریحانه حیاتش وابسته است به محبت. مهربان باش. محبتی واقعی. ملاک محبت حقیقی رفتاری الهی است الهی!

 صداقت/ 24 مرداد 1394

http://gohareomr.kowsarblog.ir/?p=154873&more=1&c=1&tb=1&pb=1

  یکشنبه 25 مرداد 1394 19:42, توسط   , 181 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, دلنوشته

امروز روز تولد یه بانوی بزرگه…بانویی که عشق خواهری

رو به برادر مهربونش با همه ی وجود نشون داد،برادری که

به اجبار از نزد خواهر و خانوادش رفته بود، اما این خواهربزرگوار

با جمعی از برادران راهی میشه و سختی های راه رو به جون

میخره تا امام زمانشو ببینه و با او عهدی تازه ببنده، اما دست

تقدیر نذاشت این ها هرگز به هم برسن….حالا مرقد مطهر خواهر

توی شهر قم هر روز و شب مامن امید خیلی ها شده، اونایی که

پرنده وجودشون همش دوس داره گرد وجود بی بی بچرخه و تا اون

بالا بالاها اوج بگیره و مرقد مطهر برادر توی مشهد عجب صفایی داره…

و چقدر این خواهر و برادر مهربون هوای همو دارن و کسی رو نا امید

بر نمی گردونن..گاهی زائرای دلشکستشونو به همدیگه حواله میدن….

خدایا چقدر قشنگه وقتی یه شیعه احساس می کنه، صاحب داره…

چقدر ما ثروتمندیم که کسانی رو تو زندگیمون داریم که همه عاشقشونن

السلام علیک یا امام رئوف،السلام علیک یا بی بی جان یا فاطمه معصومه

تقدیم به گل روی این خواهر و برادر مهربون:

 م . ی

http://yadegari.kowsarblog.ir/?p=155156&more=1&c=1&tb=1&pb=1

  پنجشنبه 15 مرداد 1394 21:54, توسط   , 248 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, خاطرات

 امروزشاهد صحنه ناراحت کننده ای  بودم.  در صندلی انتظار  نگاهم به طور اتفاقی به خانمی افتاد که اندوهی در چشما نش موج می زد.
همین طور که با گوشه چشم،  مادران بارداری که روی صندلی مطب نشسته بودند را بر انداز می کرد،
با تصور اینکه در آینده نه چندان دور طعم زیبای مادر شدن را خواهند چشید، قطره های اشک روی گونه هایش جاری شد.
در همان حال ، خانم های بارداری پشت سرش بودند واز شرایط و اوضاع و احوالشان صحبت  می کردند؛ بدون این که توجه داشته باشند
کنار شان  زنانی هستند که در آرزوی فرزند دار شدن سال ها انتظار کشیده اند
و گفتن و ابراز این صحبت ها و احساسات زیبای مادر شدن ،  آزردگی  روح لطیف یک زن را عمیق تر می نماید و
نا آگاهانه  باعث رنجش خاطر ریحانه ا ی می شوند که عمری را در  آرزوی مادر شدن سپری کرده است.
ای کاش انسان ها نگاهشان را وسعت می دادند
اما دریایی شدن سخت است چرا که  خود را به جاي ديگران گذاشتن و از دريچه چشم آنان نگاه كردن مستلزم شجاعت، شكيبايي و احساس امنيت خاطر است،
به معناي آمادگي براي يادگرفتن و تغيير كردن است،
به معناي رفتن به اذهان و دل هاي ديگران، و نگاه كردن از زاويه ديد آنان است.
اما بدين معنا نيست كه احساس آنها را داشته باشيد،اين همدردي است.
 منظور اين است كه احساس آنها را درك كنيد و ببينيد كه چگونه به دنيا نظر مي كنند،
اين همدلي است و شاعر چه زیبا سروده :هم دلی از هم زبانی بهتر است.

 کوثر نور

http://kovsarnoor.kowsarblog.ir/?p=151012&more=1&c=1&tb=1&pb=1

1 ... 31 32 33 34 35 36 ...37 ...38 39 40 42

انسانی که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد بود، قلم هرزه و زهر آگین خواهد داشت. آیت الله حسن زاده آملی

کاربران آنلاین

  • متین
  • زفاک
  • انانه