«هدیه ولنتاین» در قالب مجموعه داستان، با زبان ساده و دور از اغراق، مخاطب را با خود همراه میکند و ذهن خواننده را با جریان داستانهایش همچون موجی آرام حرکت میدهد. این کتاب با داستانهای کوتاه، نکات مثبتی را به ما یادآوری میکند.
درواقع نویسنده سعی دارد علاوه بر لذت مطالعه و ثبت نکتهای مثبت، شخصیتها را در ذهنمان ماندگار کند. پایانبندی داستانها شگفتانگیز است. در لحظه آخر، زمانی که فکرش را هم نمیکنی میبینی که با نکات مثبت داستان، در حال دست و پنجه نرم کردن هستی و با سوالات درونی خودت مواجه میشوی.
یادم میآید وقتی به دبیرستان میرفتم توی مدرسه، همکلاسیهایم با خودشان کتابهای عاشقانه و رمانهای جور و واجور میآوردند و بین خودشان رد و بدل میکردند. معلوم نبود نویسندهاش چه کسی است و یا خواندن این کتاب برایشان سودی دارد یا نه.
زنگهای تفریح از سرگذشت دختران توی رمان که عشقشان رهایشان کرده بود میگفتند و با شخصیتهای داستان همدردی میکردند.
این روزها معرفی کتابهای خوب به جوانان بسیار کمتر دیده میشود. کتابهایی که در بستر اندیشه دینی خلق شده باشند و درون مایهی کتاب مارا با تحولات بزرگ آشنا کند.
بهتر است که در خرید کتابها با فرزندانمان همراه شویم و سلایقشان را بشناسیم. خواندن داستانهای این کتاب خالی از لطف نیست. پیشنهاد میکنم این کتاب را در لیست خریدتان بگذارید.
به قلم: سیده مهتامیراحمدی
برای دیدن مطلب در سایت طلبه نوشت اینجا کلیک کنید.
هر کلمه، شناسنامه و شخصیتی دارد که در نظر گرفتن همه یا دست کم برخی از ویژگیهای شخصی آن لازم است. غیر از معنا، بسیاری از کلمهها سابقه تاریخی، هاله قدسی، نمای دینی یا ملی، موسیقی و بار مثبت یا منفی نیز دارند. نویسندگان چیرهدست، کلمات را با توجه به همه آنچه در شخصیت و شناسنامه آنها وجود دارد، به کار میگیرند.
در کتابهای لغت، سابقه تاریخی، هاله قدسی، نمای فرهنگی، موسیقی، وزن، قافیه و بار مثبت یا منفی واژهها ثبت نمی شود. رنگ، بو و طعم کلمات را باید حس کرد و باور داشت که واژه می تواند سرد باشد و یا گرم یا حتی ولرم .
هر کلمه، معنایی دارد؛ اما برخی کلمات افزون بر معنا، بار یا جهت یا هاله نیز دارند. مثبت یا منفی بودن کلمه، فارغ از معنای آن است. بار معنایی کلمه، به این معناست که آن کلمه، در فضایی که گفته یا شنیده یا خوانده میشود، «چه تداعی های فرهنگی و نیز چه تداعی های احساسی» را ایجاد میکند.
میدان مغناطیسی یا هالهای که گرد یک کلمه پدید میآید، در کاربرد و جایگاهشناسی آن موثر است. هر واژه در گذر زمان و عمر کوتاه یا بلندش، سمتوسو یا رنگوبوی خاصی میگیرد که همچون معنای آن باید مراعات گردد. نویسنده چیرهدست میداند که شناسنامه و شخصیت کلمات در بیرون از لغتنامه شکل میگیرد.
نمونهای برای توضیح بار مثبت کلمه:
-برخورداری:
بار این کلمه مثبت و معادل «تنعم» در عربی است. جمله «این کتاب از امتیازهای فراوانی برخوردار است» درست است، اما نمیتوان گفت: «این کتاب از اغلاط فراوانی برخوردار است».
نمونهای برای توضیح بار منفی کلمه:
-قلم فرسایی:
فرسودن قلم، بیشتر در معنای بیهودهنویسی و زیادهگویی میآید. بنابراین کاربرد آن در این جمله مناسب نیست «بیست سال در باره آزادی، قلمفرسایی کرد و کتاب نوشت.» البته اگر نوشتههای او را بیهوده و کمفایده بدانیم، بر جمله مذکور خرده نمیتوان گرفت.
دقت کنید: واژهی کُند دارای بار معنایی منفی است. در حالی که واژهی آرام، دارای بار معنایی مثبت است.
مثالی برای سابقه تاریخی کلمه:
«هر آن چه خسرو کند، شیرین بود»، میان کلمههای «خسرو» و «شیرین» ، رابطه تاریخی وجود دارد، بنابراین «خسرو و شیرین» دو کلمهای هستند که سابقه تاریخی دارند.
نمونهای برای موسیقی کلمهها در جمله:
«از ماه تا ماهی»
از دل این جمله آهنگی به گوش میرسد که نامرئی است و رشته پیوند کلمات را بیشتر میکند، اما چنانچه گفته شود، «از ماهی تا ماه» دیگر آهنگی به گوش نمی رسد.
باید دقت داشت که معنای کلمات و واژهها در هر زبان، در طول زمان ثابت نمیماند و دچار دگرگونی میشود. گاهی آنقدر دگرگون میشود که نسبت به گذشته کاملا تغییر مییابد و گاه واژهای که در زمان گذشته، معنای محدود داشته در زمانهای بعد گسترش معنایی مییابد و به عکس. به عنوان مثال واژه «بحث» گسترش معنایی را تجربه کرده است.
بر این پایه، اهمیت این بحث زمانی روشنتر میشود که نویسندهای بخواهد، متنی را از زبانی به زبان مقصد ترجمه کند. مترجم خوب، مفاهیم ثانوی و بار مثبت یا منفی واژهها را از فحوایِ کلام استخراج میکند و سپس با کلام متناسبی به زبان مقصد انتقال میدهد. مترجم خوب کلمه را ترجمه نمیکند، بلکه نظامی را ترجمه میکند که کلام عضو و سازهای از آن است. اما مترجم ناشی، معادل واژهها و اصطلاحات متن را از فرهنگهای لغت مییابد و در ترجمه در کنار هم ردیف میکند بدون این که به معنا و نقش واژهها در متن و موقعیّت چگونگی به کار رفتن آنها در متن، و همایی واژگان توجّه کند.
این گونه ردیف کردن واژهها و اصطلاحات را به مزاح «خشکه چین» کردن میگویند. نتیجهی این کار چیزی جز بیروح شدن آنچه به زبان مقصد ترجمه شده است، نیست. شاید تکتکِ معادلها درست باشد؛ امّا متن روان و مفهوم و رسا نیست و ترجمهگون است و راه به جایی نمیبرد.
منابع :
1. بهتر بنویسیم، رضا بابایی
2. بار معنایی و بافت کلام، https://rasekhoon.net
به قلم: فاطمه شبانه ارانی
برای دیدن مطلب در سایت طلبه نوشت اینجا کلیک کنید.
روایتی از سادگیِ زندگیِ یک جوان روستایی به نام «عبدالحسین». جوانی که در بحبوحهی انقلاب خطرها را به جان خرید و دست از مبارزه نکشید. در نخستین روزهای دفاع مقدس به جبهه روی آورد و برگ ذرّینی در صفحات تاریخ زندگیش رقم زد.
اویی که از مرز منیّتها گذشت تا اینکه از مِی جام شهادت سیراب شد. شهیدی که نامش گره خورد با نام مادر پهلو شکسته؛ آنگاه که سر بر خاکهای نرم کوشک گذاشت و با اشک دیدگانش او را صدا زد «یا زهرا، یا زهرا».
کتاب «خاکهای نرم کوشک» روایتگر قلب زلال و ضمیر پاک شهید عبدالحسین برونسیست که بارها در طول حیات طیبهاش در خواب و بیداری با اهل بیت علیهم السلام دیدار داشت. شهید برونسی ارادت ویژهای به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. یکی از مکاشفات او زمانی اتفاق میاُفتد که در پشت میدان مین «کوشک» خالصانه به حضرت زهرا متوسل میشود و حضرت در گوش او مسیر عبور از میدان مین را زمزمه میکند.
پ.ن ۱: تاریخ شهادت این سردار افتخار آفرین ۱۳۶۳/۱۲/۲۳ میباشد. پیکر مطهر ایشان مفقود الاثر میشود؛ همانطور که آرزوی قلبی خودشان بود. روح پاک ایشان در یک مراسم نمادین در ۹ اردیبهشت ۶۴ در مشهد مقدس تشییع میگردد. لازم به ذکر است که پیکر ایشان پس از 27 سال از زمان شهادتشان کشف و به آغوش وطن بازگشته و در همان مزاری كه در سال 1364 در بهشت رضا مشهد مقدس به عنوان مزار شهيد مفقود تعيين شده بود، به خاك سپرده میشود.
پ.ن ۲: مقام معظم رهبری بر مطالعه این کتاب و آشنایی با این شهید بزرگوار، تأکید فراونی دارند. ایشان فرمودند: «… این اوستا عبدالحسین برونسی، قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود؛ شرح حالش را نوشتهاند، من توصیه میکنم و واقعا دوست میدارم شماها بخوانید؛ اسم این کتاب خاکهای نرم کوشک است …». (۱۳۸۵/۳/۲۶)
به قلم: نویسنده وبلاگ «قائم آلطاها»
برای دیدن مطلب در سایت طلبه نوشت اینجا کلیک کنید.