آن شب که غسل زخم تو می داد حیدر چهره به روی نیلی ات بنهاد حیدر با اشک رخسار تو رامی شست حیدر یک عضو سالم درتنت می جست حیدر زهرا جان! بعد تو چقدر سخت است نفس کشیدن در کوچه های مدینه ،صدای گریه ها و آه کشیدن هایت هنوزهم که هنوز است به گوش می رسد. مردم…
بیشتر »