مورچه را با دو انگشتش برداشت و با بی رحمی جلاد گونه ای آن را چرخاند و له کرد و به کناری پرتاب کرد، من هم با چهره ای اندوهناک نگاه می کردم. وقتی متوجه غم و اندوه چهره ام شد گفت: یعنی تو مورچه ها را نمی کشی؟ گفتم: نه من بهشون سَم می دهم؟!! روشنگ دختری لر…
بیشتر »