« گلی شکسته و پرپر به عطر یاس کبود..!محرومیت مدرن..! »

دلتنگی...!

دلتنگی...!

  پنجشنبه 29 بهمن 1394 23:22, توسط   , 158 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, دلنوشته

دلتنگی خیلی حس عجیبی ست مخصوصا وقتی که راهی برای برطرف شدن این دلتنگی وجود نداشته باشد…

وقتی دلت عمویی بخواد و عمویی نباشه…

عمویی نباشه که یه وقتایی باهاش درد دل کنی…

عمویی نباشه که از نا مهربونی مردم شهرت باهاش حرف بزنی…

عمویی نباشه که الکی براش خودتو لوس کنی…

عمویی نباشه که از سر و کولش بالا بری….

عمویی نباشه که بهت بگه جیرجیرک…

عمویی نباشه که وقتی کار اشتباهی می کنی بهت چشم غره بره…

عمویی نباشه که موقع ازدواجت برات بره تحقیق…

عمویی نباشه که گاهی وقتها حتی شکایت پدرت رو براش ببری و ذوق کنی وقتی با پدرت صحبت می کنه …

وقتی عموت رو تا حالا حتی یکبار هم از نزدیک ندیده باشی خیال پردازی هایی می کنی که انگار هیچ کس طعم داشتن چنین عمویی رو تا حالا نچشیده…

دلم تنگ شده برای عمو جونم که ندارمش …

اون جوان رعنایی که خمپاره نیمی از بدنش رو از بین برد

گندم

http://gandom.kowsarblog.ir/?p=197505&more=1&c=1&tb=1&pb=1


فرم در حال بارگذاری ...

انسانی که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد بود، قلم هرزه و زهر آگین خواهد داشت. آیت الله حسن زاده آملی

کاربران آنلاین