« خاطرات دختر م فاطمه! | تنها برای تو! » |
هیچ به حال آنها فکر کرده اید که بعد از رفتن عزیزشان چه حال و روزی دارند
و چه پنج شنبه هایی که میرسد و آنها بی قرارند
چه جمعه هایی که دیگر یار و دلدار ندارند
به همسران شهیدان فکر کرده اید
بعضی از آنها حتی 25 سال سن هم ندارند بعضی تازه متاهل شده اند
وای وای وای فکرش هم آدم را دیوونه میکنه
بعضی چقدر وقتی فهمیدند همسرشان باردار است خوشحال شدند اما نتوانستند حتی لحظه ای دلبندشان را ببینند
فکرش را کنید بعد حالا بگویید ما برای این شهدا چه کردیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط دلشان را خون کرده ایم …………….
نمیدانید همسر شهید سهیلی چه حالی دارد چه گریه هایی میکند و من فقط میبینم و اشک میریزم
همسر شهید جواد آرمش چه حالی دارد تازه چهار ماه بود که طعم متاهل بودن را چشیده بود
آن هم دو هفته یکبار که ناگهان گفتند جواد شهید شده و تو دیگر تنها شدی
یا فاطمه الزهرا با دل های بی قرارشان چه کنم چه به آنها بگویم ………….
دوستان امشب بی قرار یارند چشم انتظار یارند چه بگویم چه جوابشان را بدهم ………………………
امشب نفسم بالا نمی آید خیلی حرف ها دارم اما چگونه بگویم
میشنوم حرف میزنم تا آنها را آرام کنم که ناخوادآگاه به خودم می آیم میبینم خودم بی قرار شده ام
و صورتم غرق در آب اشک چشمانم است چه کنیم چه کنیم
چه روزهای سختی چه ساعت های دلتنگی سختی خدایا کمکمان میکنی .
دوستان دعا کنید . دعاهایتان را برایمان بگویید دعاهای زیبا و زمستانی .
ساجدین (ندای صلح و حقیقت)
فرم در حال بارگذاری ...