« عباس کجایی؟ زینب آهی کشید و رفت!! | گمنام ترین آشنا! » |
عاشورا را تاریخی است به پهنای تمام زمان ها و به وسعت تمامی مکان ها .
عاشورا عشقی است به فطرت ناب انسانی ، عشقی سرشار از باده زلال ایمان و خلوص و سرزندگی !
عاشورا تجلّی روح حقیقت طلب عشق ، در کالبد بی جان زمان است .
عاشورا همراهی سجّاده است با تیغ و تیر و شمشیر .
عاشورا دلباختگی زخم است و شمشیر ، فی لقاء الی الله .
عاشورا خط سرخی است بر پیکره هستی ،
خطی قرمز ، که تمام رفتار و سکنات را با محک حق می سنجد و از باطل جدا می کند .
سره را از ناسره تشخیص می دهد .
و تو در گذار از تاریخ محدود عمر کوتاه خودت با دست آویزی به این سرمایه گرانقدر بشریت ،
در می یابی که : راهت کدام است و چاهت کدام ؛ دوستت کیست و دشمنت چه کسی ست ؛
خیرت در چیست و شرّت در پشت کدام عمل پنهان گشته است ؛
عاشورا مرزی است به باریکی مویی که در چشم نیاید ؛ همان مرز معروف بین حق و باطل !
عاشورا به من آموخت که :
حق ، حق است اگر چه در اعمال و رفتار دشمنم جریان داشته باشد .
و باطل ، باطل است اگر چه در دستان نزدیک ترین خویشاوندانم قرار داشته باشد .
امروز فرات ، حجاب من است که دشمنم نمی خواهد به آن برسم ،
تا از زلال ترین چشمه های معرفتی آن سیراب شوم .
امروز فرات ، رابطه من با مخلوق است که در پشت چشمانی مادّی گرا اسیر شده است .
فرات دیروز ، تشنگی را در کام طفلان اهل بیت علیهم السّلام ریخت .
و فرات امروز ، جان های خسته از هجوم روز مرگی و پوچی را به ساحل آرامش الهی نوید می دهد ؛
اگر که دشمنانمان بگذارند و آب را سد نکنند !
همان ساحلی که روحت را تازه می کند و به دنبال کسی می گردی که تو را امر به معروف کند .
و هر از گاهی چند ، فطرت خواب تو را هم بیدار ، با کمی نهی ، ز رفتار جفا آلوده !
« صبا ملکوتی »
http://mabaas40.kowsarblog.ir/?p=173259&more=1&c=1&tb=1&pb=1
فرم در حال بارگذاری ...