« طاق نصرت! | از تبار مهر! » |
«کافیست ،تصمیم گرفته باشی کار ِمهمی را انجام دهی!» ، این جمله را که میگوید ، موفقیت هایش را در زندگی در یک ثانیه دوره میکندومیگوید :«علی جان به پشتوانه تو بوده است»!
«کافیست ،سنگینی جسمی ،استخوان کمرت را قفل کند !» ؛ با این جمله یک یاعلی میگوید و کمر راست میکند و مقاومتر از همیشه میایستد.
«کافیست، زمین بخوری وبخواهی که سرپا شوی!» ؛ با این جمله دستان کوچکم را ، در دست میگیرد ومیگوید:« بگو یا علی و بلند شو».
«کافیست، سوالی در ذهنت چرخ بزند وهر چه بگردی کمتر جواب بیابی!» ؛ پس از مولا علی-علیه السلام-مدد بگیر، زیرا خودش فرموده است:« سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی».1
«کافیست ،سوزشِ آتشِ نزدیک شده به دستان عقیل ، تورا از دست درازی به بیت المال مسلمین باز دارد!» ؛ زیرا شیعه علی، باید با نان حلال بزرگ شود.
«کافیست ،راه گم کنی ودر پیِ یافتنِ راه بلدی، دوره بیافتی در کوچه وبازار !» ؛ این جمله اش ، مرا به یاد قصه های هرشبش می اندازد که میگفت :«راه صحیح، فقط راه علی ست».
«کافیست ،
کودکی در خانواده ای متولد شود ومرد مقدسی اذان بخواند در گوشش! » ؛ این جمله را با شوق بیشتری میگوید چون حالا من نور چشمان ومیوه دلش هستم وپدر بزرگ اذان-ش را با ذکرِ علی آغاز کرده است.
«کافیست، دلت تنگ شود برای پدری که سایه اش از سرت رخت بر بسته است ودر فراغش بسوزی!» ؛ با این جمله بغضش را فرو میخورد و اشکِ چشمانش را از من مخفی مینماید.
«کافیست، پوست جویی از دهان مورچه ای که با زحمت از دیوار پنج –شش متری بالا رفته است به زمین بیافتد!» به گمانم، با گفتن این جمله، ذکر علی ،علی را از سر گرفته باشد .
«کافیست، عکس ِکودکِ یتیمی را ،با یک کاسه شیرِ شکسته شده ، بروی پوستر تبلیغاتیِ مراسم ِشبِ قدر ، کنار درِ ورودی مسجد محل ببینی!» ؛ قلب وچشم وزبانش علی ، علی میگوید.
«کافیست، نتوانی حق ِمطلب را ادا کنی و اقرار کنی که واژه کم آورده ای!» ؛ علی ، علی ،علی
همه این جملات را کسی گفته است به نام “مادر بچه شیعه”
مادر بچه شیعه ،همیشه تاریخ کارها کرده است ،کارستان ! ؛ مثلا همین کلامِ پیامبر در روز غدیر «مَن کنتُ مولاه فَهذا عَلیٌ مولاه »2را ، از هزارو چهارصدو اندی سال پیش تاکنون ، با حاشیه تذهیب قاب گرفته و زده است به دیوارِ قلبِ فرزندانش .
بُعدِ مسافت وفاصله زمانی همیشه ،همیشه، برایِ مادرِ بچه شیعه ناچیز بوده است ؛ (از این رو همین حالا که مستطیعانِ جهانِ اسلام ازهمه ملت ها (زائران خانه خدا) ، در کنار برکه ای ،که یک قطره آبش ، می ارزد به همه اقیانوس هایِ زمین ، با نگاه هایِ منتظر وکنجکاو به پیامبرمینگرند) ، او نیز،دستهایش را نقاب کرده است بر پیشانیِ فرزندانش، تا تابشِ مستقیمِ آفتابِ غدیر ، وضوح چشمان فرزندانش را نگیرد وبدونِ ابهام ومانع ، به بار نشستن شاخسارِ ولایت علی-علیه السلام-را بر درختِ بازوان پیامبر به نظاره بایستند.
چشمِ دل را که باز کنی میبینی ،حتی قارقار کلاغ ها ،زنگوله شتر های کاروانیان ، گریه کودکان همه وهمه از صدا افتاده است ؛( تا پیامبر -صل الله علیه وآله وسلم-یک یا علی بگوید وخداوند ،مُهرِ قبولی بر کارنامه درخشانِ رسالتش بزند) ؛ چه رسد به بچه شیعه ها که در دامن ِمادری پرورش یافته اند که همیشه تاریخ سرا پا چشم وگوش بوده است در برابر مولا علی-علیه السلام-.
روز غدیر،وقتی پیامبر-صل الله علیه وآله وسلم-مابین خطبه غدیر آیه : «أن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَی عَلَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ» ؛ «افسوس برمن از کوتاهی هایی که در جانب فرمان خدا کردم»3را تلاوت کرده است و فرموده است: «ای مردم ! علی همان جنب الله است» 4، مادر بچه شیعه ، لبخند زده است وبا تمام وجود، پیامِ پیامبر-صل الله علیه وآله وسلم- را دریافت کرده است وگفته است:«فرزندان من در روز قیامت مایه مباهاتند ؛ چه جای افسوس !».
مادر بچه شیعه، از هزارو چهار صدو اندی سال پیش تاکنون در روز غدیر جشن به پا کرده است ، به بچه شیعه ها عیدی داده است ،لباس نو به آنها پوشانده است و زمانی که صدای تپش قلب فرزندانش را در آغوش خود احساس کرده است ؛ گفته است :«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ »5
مادر بچه شیعه ،هر روز با ذکر یاعلی ،یاعلی با مولای خود تجدید بیعت مینماید.
صهباء
http://sahba98.kowsarblog.ir/?p=268409&more=1&c=1&tb=1&pb=1#comments
فرم در حال بارگذاری ...