« نهر نمازسوخت اما نساخت! »

چادر خاکی

چادر خاکی

  سه شنبه 28 خرداد 1398 11:45, توسط سایه   , 150 کلمات  
موضوعات: دلنوشته

بلند شـو بانو!

یاعلی گویان دستی بر کمر بگیر و برخیز!

قصه ی چادرِ خاکی حکایتِ جدیدی نیست! اما غریب چرا… اصلا سِبقه ای قدیمی دارد این غربت؛ حکایتی نه چندان کُهنه! آخر، قصه های مـادر کهنه شدنی نیست؛ چرا که ظلمِ ظالم در هر برهه ای تازه می شود! 

برخیز بانو! زمین خوردن برای دین، تازگی ندارد؛ اما قداست چرا… سراسر مقدس است!

اگراحکامِ زمین مانده ی خدا را هر کداممان برداریم، نه دین زمینگیر می شود نه دیندار! هتاکْ جسور نمی شود! مسئول، مسئولیتش را بپذیرد، کم نگذارد، اسلام و مومنین در حکومت اسلامی به زیر ذمه ی کُفر نمی روند! معروف منکر نمی شود و منکر معروف!

هرچند بانو! زمین خوردن برای حفظ دینِ خدا کارِ فاطمی سـت! غیرتِ زهرائی میطلبد… مرحبا به غیرتت بر دین! مرحبا بانـو!


تقـدیم به بانوی ناهی منکر در خمام… .

به قلم: س.سجادی

برای دیدن مطلب در سایت طلبه نوشت اینجا کلیک کنید.

کلیدواژه ها: طلبه نوشت, چادر خاکی


فرم در حال بارگذاری ...

انسانی که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد بود، قلم هرزه و زهر آگین خواهد داشت. آیت الله حسن زاده آملی

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • پاییز