می ریزد از درخت ، طعم انارِ گَس
ای کرم نانجیب ، این تازیانه بس !
می تازد از درون ، کرمی به جان باغ
ای باغبان بیا در هیبت عسس
می بارد از گل تبدار اطلسی . . .
رنگی به شکل یأس ، برفی چنان هرس
از چلچراغ باغ ، در انتهای دی
چيزي نمانده است . . . _ سرمایه…
بیشتر »