بار اول بود بدون محرم و تنها مسافرت می کردم. آن هم به شهری که بیش از صد کیلومتر با شهر محل اسکانم فاصله داشت. شهری که هیچ آشنایی با کوچه و خیابان و مسیر و مردمانش نداشتم. از مقصد، تنها نام میدانی را می دانستم و یکی دو بار چشم بسته، عبور از مسیر آن با…
بیشتر »