موضوعات: "دست نوشته های طلاب" یا "خاطرات" یا "دلنوشته" یا "علمی" یا "شعر" یا "داستان کوتاه" یا "نقد" یا "توصیف"

صفحات: 1 ... 20 21 22 ...23 ... 25 ...27 ...28 29 30 ... 42

  جمعه 9 مهر 1395 17:21, توسط   , 292 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, دلنوشته

بچه که بودیم تو بعضی کوچه خیابونها طاق نصرت می زدند و روی آن یک آیه قرآن ،یک دعا، یک یاعلی (ع) یا چیزی شبیه اینها حک می کردند تا نشانی برای سلامتی و افزایش روزی کسانی باشه که در طول روز از زیرش عبور می کنند.

چند سالی هست دیگه طاق نصرت جدید ندیدم و هر چی که هست همان یادگار قدیمی ترهاست، که انصافا اعتقادات قشنگ تری نسبت به ما داشتند.

حالا هر سال نزدیک عید غدیر به وجد میام از یاد یک طاق نصرت واقعی.طاق نصرت دستان بالا رفته پیامبر و حضرت مولا.(صلوات الله علیهم)

چقدر خوبه ما شیعیان سالی یک بار از زیر این سقف نورانی که یک ستونش از وحی و یک ستونش از اهل بیت گذر می کنیم ؛و من مطمئنم که سال هامون به یمن همین طاق نصرته که پر برکته و هر سال علی رقم انبوه تبلیغات علیه اسلام و شیعه ، باز می بینیم جوانان زیادی به جمع مشتاقان ولایت می شتابند.

اینکه رسانه ها ی داخلی و خارجی مدام صحنه های جنگ و خونریزی و فاجعه و اختلاس و بد سیاستی ها را نمایش می دهند دلیل بر عدم رواج اسلام نیست .

من به عینه دیده ام جوانان تازه مسلمان شده لندنی و کالیفرنیایی را .همانان که بعد از پذیرش غدیر و دادن دست بیعت به علی بن ابی طالب (ع)با پای پیاده ی تاول زده تا اربعین فرزندش حسین (ع) خود را کشانده اند و باز همچنان منتظر فریاد آخرین منجی از نسل غدیرند.

 ما شیعیان به خود می بالیم که غدیر از آن ماست و این یعنی برتری آنان که دست ولایت بر سرشان کشیده شده بر دیگرانی که این دست را پس زده اند.
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی بن ابی طالب والائمه علیهم السلام.

م.  رمضانی 

http://blog69.kowsarblog.ir/?p=273638&more=1&c=1&tb=1&pb=1

 

  جمعه 2 مهر 1395 10:23, توسط   , 682 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, دلنوشته

«کافیست ،تصمیم گرفته باشی کار ِمهمی را انجام دهی!» ، این جمله را که میگوید ، موفقیت هایش را در زندگی در یک ثانیه دوره میکندومیگوید :«علی جان به پشتوانه تو بوده است»!

«کافیست ،سنگینی جسمی ،استخوان کمرت را قفل کند !» ؛ با این جمله یک یاعلی میگوید و کمر راست میکند و مقاومتر از همیشه میایستد.

«کافیست، زمین بخوری وبخواهی که سرپا شوی!» ؛ با این جمله دستان کوچکم را ، در دست میگیرد ومیگوید:« بگو یا علی و بلند شو».

«کافیست، سوالی در ذهنت چرخ بزند وهر چه بگردی کمتر جواب بیابی!» ؛ پس از مولا علی-علیه السلام-مدد بگیر، زیرا خودش فرموده است:« سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی».1
«کافیست ،سوزشِ آتشِ نزدیک شده به دستان عقیل ، تورا از دست درازی به بیت المال مسلمین باز دارد!» ؛ زیرا شیعه علی، باید با نان حلال بزرگ شود.

«کافیست ،راه گم کنی ودر پیِ یافتنِ راه بلدی، دوره بیافتی در کوچه وبازار !» ؛ این جمله اش ، مرا به یاد قصه های هرشبش می اندازد که میگفت :«راه صحیح، فقط راه علی ست».

«کافیست ،

ادامه »

  شنبه 27 شهریور 1395 01:43, توسط   , 61 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

ای دلت سکوت مهر

ای لبت تبسمی شاد

 

با من سخن بگو ، تا عرصه وجود

از بیکران عشق ، تا باور وجود

 

از پهنه قیام ، تا وسعت ظهور

آیا تو میدانی ، بی تو چه می خوانم ؟

 

ای از تبار مهر در ابتدای عشق

ای از طلوع نور ، در پهنه ظهور

 

با من کلامی گو

با من سخن بگو

 

خ. هوشمند نژاد

http://blog69.kowsarblog.ir/?p=266669&more=1&c=1&tb=1&pb=1#comments

  جمعه 19 شهریور 1395 00:37, توسط   , 172 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, خاطرات

جلوی تلویزیون خوابیده بود یکدفعه مادرش حرفی زد که عصبانی شد وبا پا محکم به شیشه میز تلویزیون کوبید.شیشه میز خورد شدانگار خودش بیشتر از ما ازشکستن شیشه تعجب کرده بود.

دختر آرامی بود .به ندرت عصبانی می شد. همه از حسن اخلاق و رفتارش تعریف می کردند, اما مدتی بود که رفتارش تغییر کرده بود.گاهی خیلی ناگهانی عصبانی می شد. اگر چیزی دم دستش بود پرت می کرد.

از رفتارهایش خیلی تعجب کرده و ناراحت بودم. مدتی در رفتارها و دوستانش دقیق شدم. مساله تازه ای اتفاق نیفتاده بود, فقط یک فیلم بود که علاقه عجیبی به دیدن آن داشت وهر وقت آنراتماشا می کرد من از جلوی تلویزیون بلند می شدم .اصولا علاقه ای به دیدن فیلم های بزن وبکش نداشتم.

حالا دیگر هر وقت زمان تماشای آن فیلم می شد, تلویزیون را خاموش می کردم یا شبکه راعوض می کردم. اوایل از من ناراحت می شد واعتراض می کرد. ولی کم کم عادت کرد و دیگر نه آن فیلم رادنبال کرد نه رفتارهای پرخاشگرانه اش را.

کوثر ولایت

http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/?p=264553&more=1&c=1&tb=1&pb=1

  جمعه 12 شهریور 1395 12:22, توسط   , 56 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

نمی توانم دریای جودت را به تصویر کشم ویا زلالی وجودت رادرآدینه این هفته مویه کنم

اما همین قدر میدانم ازهجرت غمی جانسوز برجانم چنگ انداخته وبی قراری عمیق مرا به ندبه می خواند.

————————————

خدایا این دلم لبریز غم شد

زفقدان گلی دریا علم شد

تمام کوچه را غم گرفته

خدایا شیعه راماتم گرفته

از:ز-میراحمدی

http://taranomegol.kowsarblog.ir/?p=261963&more=1&c=1&tb=1&pb=1

 

1 ... 20 21 22 ...23 ... 25 ...27 ...28 29 30 ... 42

انسانی که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد بود، قلم هرزه و زهر آگین خواهد داشت. آیت الله حسن زاده آملی

کاربران آنلاین

  • شمس
  • ذاكري
  • زفاک
  • avije danesh