موضوع: "شعر"

صفحات: 1 2 4 6

  جمعه 14 خرداد 1395 00:41, توسط   , 31 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

آقابیا به خاطر باران ظهور کن

محض دل شکسته ی یاران ظهور کن

پر ظلم گشته است جهان ای مسیح ما

ای ناجی همه دل مردگان ظهور کن

م. شفاعت

http://blog69.kowsarblog.ir/?p=232424&more=1&c=1&tb=1&pb=1#comments


  جمعه 31 اردیبهشت 1395 11:46, توسط   , 120 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

از قطرات بارش لحظه هایم گرفته

تا امواج اقیانوس خیالم را

از یاد تو پر می کنم

و کنار آتشفشان قلبم ، زیر بارش گدازه های درد

خانه ای به وسعت اندیشه ات می سازم

و با یاد تو زندگی می کنم

کوه ورم کرده دلم را، به شوق دیدنت مرهم می گذارم

وهر شب فانوس خیس چشمانم را برمیدارم

و در فضای کوچه های بارانی احساس دنبال تو می گردم

تا از کهکشان آرامش چشمانت ستاره ی صبری برای تسلای دلم بچینم

و باصبر توبسوزم

ای ماه روی من!

اگر چشمم به دیدار تو افتد

تنها سرمایه تنهایم را به بهای سلام بی بهایت می فروشم

و در هر دو جهان به این سود گزاف می بالم

ز.  پیــربـالائی

http://blog101.kowsarblog.ir/?p=59698&more=1&c=1&tb=1&pb=1

کلیدواژه ها: شعر
  جمعه 24 اردیبهشت 1395 18:11, توسط   , 97 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

خاطره ی سکوت تو نشسته روبروی من

اول آشنایی و لحظه ی گفتگوی من

اشاره می کنی بیا ! پر زترانه می شوم

ناز دگر برای چه ؟می شکنی سبوی من

حسرت مبتلا شدن ، لذت دیوانه شدن

زلف پریشان تو و صحنه جستجوی من

همدم تنهایی من !آینه طعنه دمی زند

صبر سرش نمی شود برده دل ابروی من

بی خطر و صاف شده جاده تنهایی دل

سری به خانه ام بزن ،سری به آرزوی من

“فنا “فدای چشم تو نگاه اگر نمی کنی

گوش به ناله ام بده گوش به های و هوی من

ز.  پوررحمتی

http://haszartezahra.kowsarblog.ir/?p=187404&more=1&c=1&tb=1&pb=1

  جمعه 6 فروردین 1395 18:42, توسط   , 169 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

باز هم رنگین کمان بی حال بود
قصه های زندگیمان کال بود
باز راه مردمان درفال بود
جای جای راهمان گودال بود
باز ما بودیم وجانی باخته
کاخ های با جهالت باتکبرساخته
باز آوای چکاوک را شکسته فاخته
اسب های دل شده وحشی وتا شب تاخته
باز هم آدم زگندم سیر شد
خوابهای خسته با تقدیر تعبیر شد
باز هم جامی زمی لبریز شد
زیر پاها از پلیدی لیز شد
باز هم شاهین دل تا مرگ رفت
جنس دلهامان زخاری، سنگ سخت
باز چشم یاقیان بسته به تخت
پایه های دین وایمان لخت لخت
باز هم عشق ها از واقعیت گم شدند
آبهای نهر های آسمانی کم شدند
باز هیزم های خشک و تر قاطی شدند
ضجه های روح در تن طولانی شدند
باز هم چشم هامان سوی دیگر مات شد
در خیال وفکرهامان عشق کاذب یافت شد
باز هم دیوارهای هرزگی پرداخت شد
خود بدیدم بچه خوب محله لات شد
باز هم رویای آیینه شکست
گرگ هاری دست پرچین هانشست
باز پر شد دل زخواهش های پست
رفت عشق واقعی تا دور دست
باز چنگی بهر رقصی ساز کرد
چشم هامان بهر بارش ناز کرد
باز دل هامان هوای عشق کرد
بهر تعجیل فرج آواز کرد

م.  انتظاری

http://blog101.kowsarblog.ir/?p=31281&more=1&c=1&tb=1&pb=1#c131255

  جمعه 21 اسفند 1394 22:11, توسط   , 36 کلمات  
موضوعات: دست نوشته های طلاب, شعر

این صدای ناله گویا مال زخم مادر است
این که می پیچد ، صدای آه های مادر است
آه ، ای زخم های بدخیم کمی آهسته تر
این که دارد می دهد جان ، نور چشم حیدر است .

ش.  میر آخوری

http://blog69.kowsarblog.ir/?p=201677&more=1&c=1&tb=1&pb=1#comments

 

1 2 4 6

انسانی که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد بود، قلم هرزه و زهر آگین خواهد داشت. آیت الله حسن زاده آملی

کاربران آنلاین

  • ماهوتيان
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • شمیم
  • سمیه صالحی
  • سیده علوی
  • زهرا بانوی ایرانی