بچه بودم و داستانهایم را با "زیرگنبد کبود" آغاز میکردند و می کردم !
افسوس ! چرا کسی خبری از "زیر گنبد فیروزه ای" نداد؟
یکی بود یکی نبود. . . .
زیر گنبدی، فیروزه ای !
غیر از خدای مهربوووون . . .
چند تا شهید بی نشون . . .
یکی یکی ؛ رفته بودن . . .
یکی یکی…
بیشتر »