هر کلمه، شناسنامه و شخصیتی دارد که در نظر گرفتن همه یا دست کم برخی از ویژگیهای شخصی آن لازم است. غیر از معنا، بسیاری از کلمهها سابقه تاریخی، هاله قدسی، نمای دینی یا ملی، موسیقی و بار مثبت یا منفی نیز دارند. نویسندگان چیرهدست، کلمات را با توجه به همه آنچه در شخصیت و شناسنامه آنها وجود دارد، به کار میگیرند.
در کتابهای لغت، سابقه تاریخی، هاله قدسی، نمای فرهنگی، موسیقی، وزن، قافیه و بار مثبت یا منفی واژهها ثبت نمی شود. رنگ، بو و طعم کلمات را باید حس کرد و باور داشت که واژه می تواند سرد باشد و یا گرم یا حتی ولرم .
هر کلمه، معنایی دارد؛ اما برخی کلمات افزون بر معنا، بار یا جهت یا هاله نیز دارند. مثبت یا منفی بودن کلمه، فارغ از معنای آن است. بار معنایی کلمه، به این معناست که آن کلمه، در فضایی که گفته یا شنیده یا خوانده میشود، «چه تداعی های فرهنگی و نیز چه تداعی های احساسی» را ایجاد میکند.
میدان مغناطیسی یا هالهای که گرد یک کلمه پدید میآید، در کاربرد و جایگاهشناسی آن موثر است. هر واژه در گذر زمان و عمر کوتاه یا بلندش، سمتوسو یا رنگوبوی خاصی میگیرد که همچون معنای آن باید مراعات گردد. نویسنده چیرهدست میداند که شناسنامه و شخصیت کلمات در بیرون از لغتنامه شکل میگیرد.
نمونهای برای توضیح بار مثبت کلمه:
-برخورداری:
بار این کلمه مثبت و معادل «تنعم» در عربی است. جمله «این کتاب از امتیازهای فراوانی برخوردار است» درست است، اما نمیتوان گفت: «این کتاب از اغلاط فراوانی برخوردار است».
نمونهای برای توضیح بار منفی کلمه:
-قلم فرسایی:
فرسودن قلم، بیشتر در معنای بیهودهنویسی و زیادهگویی میآید. بنابراین کاربرد آن در این جمله مناسب نیست «بیست سال در باره آزادی، قلمفرسایی کرد و کتاب نوشت.» البته اگر نوشتههای او را بیهوده و کمفایده بدانیم، بر جمله مذکور خرده نمیتوان گرفت.
دقت کنید: واژهی کُند دارای بار معنایی منفی است. در حالی که واژهی آرام، دارای بار معنایی مثبت است.
مثالی برای سابقه تاریخی کلمه:
«هر آن چه خسرو کند، شیرین بود»، میان کلمههای «خسرو» و «شیرین» ، رابطه تاریخی وجود دارد، بنابراین «خسرو و شیرین» دو کلمهای هستند که سابقه تاریخی دارند.
نمونهای برای موسیقی کلمهها در جمله:
«از ماه تا ماهی»
از دل این جمله آهنگی به گوش میرسد که نامرئی است و رشته پیوند کلمات را بیشتر میکند، اما چنانچه گفته شود، «از ماهی تا ماه» دیگر آهنگی به گوش نمی رسد.
باید دقت داشت که معنای کلمات و واژهها در هر زبان، در طول زمان ثابت نمیماند و دچار دگرگونی میشود. گاهی آنقدر دگرگون میشود که نسبت به گذشته کاملا تغییر مییابد و گاه واژهای که در زمان گذشته، معنای محدود داشته در زمانهای بعد گسترش معنایی مییابد و به عکس. به عنوان مثال واژه «بحث» گسترش معنایی را تجربه کرده است.
بر این پایه، اهمیت این بحث زمانی روشنتر میشود که نویسندهای بخواهد، متنی را از زبانی به زبان مقصد ترجمه کند. مترجم خوب، مفاهیم ثانوی و بار مثبت یا منفی واژهها را از فحوایِ کلام استخراج میکند و سپس با کلام متناسبی به زبان مقصد انتقال میدهد. مترجم خوب کلمه را ترجمه نمیکند، بلکه نظامی را ترجمه میکند که کلام عضو و سازهای از آن است. اما مترجم ناشی، معادل واژهها و اصطلاحات متن را از فرهنگهای لغت مییابد و در ترجمه در کنار هم ردیف میکند بدون این که به معنا و نقش واژهها در متن و موقعیّت چگونگی به کار رفتن آنها در متن، و همایی واژگان توجّه کند.
این گونه ردیف کردن واژهها و اصطلاحات را به مزاح «خشکه چین» کردن میگویند. نتیجهی این کار چیزی جز بیروح شدن آنچه به زبان مقصد ترجمه شده است، نیست. شاید تکتکِ معادلها درست باشد؛ امّا متن روان و مفهوم و رسا نیست و ترجمهگون است و راه به جایی نمیبرد.
منابع :
1. بهتر بنویسیم، رضا بابایی
2. بار معنایی و بافت کلام، https://rasekhoon.net
به قلم: فاطمه شبانه ارانی
برای دیدن مطلب در سایت طلبه نوشت اینجا کلیک کنید.
( 7) طلبه نوشت بنويسیم !
طلبه نوشت= طلبه + نوشت
دیدگاه اول: طلبه یعنی هر کس مشغول تحصيل در يكي از حوزه هاي علميه كشور است و يا از اين مكان ها فارغ التحصيل شده است. نوشتن هم یعنی هر آنچه این شخص می نویسد کتاب، وبلاگ ، تکلیف و …. خوب معنایش شد: ساکنان و یا مهاجران حوزه که سواد نوشتن دارند. با این دیدگاه همه مطالب سامانه طلبه نوشت است.
دیدگاه دوم: طلبه یعنی کسی که رسالتش تبیین، تحلیل، تحقیق، تبلیغ و حمایت و دفاع از دین است (مهر استاد، آیت الله جوادی آملی ص 21) و عالم ربانی است نه روحانی نما یعنی دنبال دنیا و مقام و ریاست و شهرت نیست بلکه برای رضای خدا و خدمت به دین و یاری امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف کار می کند و … که شرط اول عالم ربانی شدن خود سازی است.(آداب الطلاب، آیت الله مجتهدی صص 178 تا 183). نوشتن هم نوعی پیام رسانی است هر پیامی نیز دو رکن دارد که یکی به «چه چیز گفتن= محتوا» مربوط می شود و دیگری به «چگونه گفتن = قالب» در هر نوشته ای نیز باید با دو مسئله روبه رو شد و آن دو را مشاهده کرد «دیدگاه یا نگاه نو» و «نگارش نو» با این دیدگاه طلبه نوشت در سامانه تقریبا نایاب است. یعنی خلق نوشته ای نو و نگاهی جدید با محتوای دینی و رسالت طلبگی.
دیدگاه سوم: همراه کردن برخی از حداقل ها ی طلبگی وحداقل های نویسندگی و تلاش برای رسیدن به دیدگاه دوم. متاسفانه با این نگاه حداقلی نیز برخلاف انتظار«طلبه نوشت» در سامانه کمیاب است. اینکه ما مطلبی غیر مستند و مستدل از جایی کپی پیست کنیم و منبع را ارائه نمی دهیم و… و در یک نگاه کلی حداقل های «چگونه بنویسیم » های قبل در وبلاگ نویسی ما رعایت نمی شود یعنی ما به دیدگاه اول پایبندیم و فراموش کرده ایم طلبه بخواهد درجامعه مسئولیت خود را درست انجام دهد، باید ، شناخت کافی از اسلام،صلاحیت اخلاقی و تقوا و آشنایی باوضع زمان و نیازهای جامعه و عوامل مخربی که در داخل و خارج از جامعه بر ضد اسلام فعالیت می کنند داشته باشد.
بد نیست این جملات را هم که در کتاب «مهر استاد»آیت الله جوادی آملی مشاهده نموده ام مکملی برای انتخاب راه قرار دهیم:
مردم عادي عمر خود را از حركت زمين به دور آفتاب به دست مي آورند. مثلاً كسي كه مي گويد: من پنجاه سال دارم، منظورش اين است كه من پنجاه سال روي زميني زندگي كرده ام كه پنجاه بار به دور آفتاب گشته است؛ ولي اين عمر زمين است، نه عمر كسي كه بر روي آن زندگي مي كند؛از قرآن كريم بر مي آيد كه زندگي و عمر هر كسي محصول حركت هاي علمي و عملي اوست. از اينرو، ذات اقدس الهي در قرآن كريم به عمر پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) سوگند ياد مي كند؛ زيرا تحولات علمي و عملي زندگي آن حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) الگو و اسوه اي براي تحولات علمي و عملي زندگي عالمان و صالحان است؛ (لَعَمْرُكَ إِنّهُمْ لَفي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ)[1]؛ «به جان تو (پيامبر) سوگند! اينها در مستي خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند)»(مهر استاد، آیت الله جوادی آملی ص 17).
پس محض رضای خدا طلبه نوشت بنویسیم ، چگونه : انتخاب دیدگاه با شما
نویسنده مطلب: کاربر طلبه نوشت
(6) زيركانه بنويسيم!
طلاب زياد اين حديث را شنيده اند «المومن كيس» مومن زيرك است. در توضيح اين عبارت گاهي منظور از زيركي بصيرت داشتن وآگاهي بيان مي شود. گاهي هم از فهميدن حيله به جاي حيله زدن . گاهي گفته مي شود رفتار مومن با اهل دنيا زيركانه و با مومنان ساده و در هر دو صورت صادقانه است. با بررسي اين موارد شايد روشن ترين توضيح با توجه به جهان بيني ما شيعيان، هوشیاری مؤمن در نفروختن آخرت به دنیا است.
با وجود احتمال مطالعه نوشته شما توسط ديگران، هر آنچه از دين و حرف حق و منابع معتبر منتشر مي نماييد نزد خدا ارزشمنداست. براي حفظ اين نتيجه زيبا و جلب رضايت الهي، دقت نماييد كه:
نسبت به عمر و اثر گزاري نوشته بر اشخاص و جامعه و … مسئوليم. اگر شما در مورد حسد مي نويسيد قبل از آن از خود سوال كنيد در مورد حسد و مباحث پيراموني چه مي دانيد؟ از منبع معتبري مطالعه داشته ايد؟ لحظه انتشار مطلب كار شما شبيه استاد دانشگاه است، بدون مطالعه تدريس مي كنيد؟ اگر موضوع امروز وبلاگ شما بصيرت سياسي است از سياست اسلامي چه مي دانيد؟ چه مطالعاتي از تاريخ سياسي ايران و جهان و اسلام داشته ايد؟ في البداهه در مورد بايد ها و نبايد هاي حجاب و عفاف صحبت مي كنيد بدون اينكه دقت نماييد انتشار مطالب و تصاويري كه قبح عمل را كاهش مي دهد و گناهكار را در گناه خود مصر مي نمايد ممنوع است؟؟!!! قبل از حضور از خود سوال كرديم، از بايد ها و نبايد هاي نوشتن در فضاي مجازي چه مي دانيم؟ چگونه بنويسيم هاي قبل را مطالعه نموديد؟ در به روز بودن وبلاگ خود به انتشار جمله نقش بسته بر يك تصوير از سرچ اينترنتي بسنده مي كنيم؟ حديث روزمان را از سرچ تصاوير انتخاب مي كنيم؟!! منبع معتبر را مشاهده كرديم؟ نگوييم دشوار است ، كتابخانه هاي مجازي اين فرصت را در كمتر از دو دقيقه فراهم مي نمايد و يا نرم افزارها. چرا توقع داشتنِ موقعيت يك مبلغ نزد خدا را داريم، بدون صرف وقت و انرژي ؟ !!!! بدون تحقيق و بودن در مقام قضاوت با ديدن يك تصوير و چند مطلب انتشاري در فضاي مجازي در سايت هاي مختلف، در پست هاي وبلاگ خود قضاوت مي كنيم و خود را در گناه تاييد و تكذيب سهيم؟!!! با امكانات ايجاد شده از سهم امام زمان يا بودجه كشور اسلامي كپي پيست مي كنيم؟؟!!! خلاصه گفتار از نوشتن زيركانه اينكه ؛ هر فرد در هر كجاي فضاي مجازي با هر نام و هر منصب، براي هر نوشته اي كه انتشار مي دهد استدلالي داشته باشد خدا پسند، كه همه قبل و بعد از هر كسي، بايد پاسخگوي چراي خداوند باشيم! زيركانه بنويسيم، زيركانه!
نويسنده مطلب: كاربر طلبه نوشت
آیت الله حسن زاده آملی
« انسانی که واردات گوشش هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد بود.
قلم هرزه و نوشته های زهر آگین خواهد داشت.»
بوی باران(گلچینی از توصیه های اخلاقی عرفانی)/ حسن قدوسی زاده/ ص 65
5- صبورانه بنویسیم!
برخلاف برداشت ناصحیح عامه از واژه صبر در معنای سکوت کردن و تسلیم شدن و دست کشیدن از تلاش، در منابع اسلامی صبر به معنای ایستادگی در برابر حوادث و درگیری مداوم با مشکلات می باشد. یعنی همان حفظ نفس از اضطراب و جزع و سکون و آرامش یافتن (1). صبر جمیل هم آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بیتابى، شکوه و آه و ناله نگردد(2).
برای وبلاگ نویسی صبورانه به نکات زیر دقت کنید:
در اثر گزاری به مخاطب خود صبور باشید. (اینکه در روز حجم انبوهی از مطالب را منتشر می سازید باعث می شود بسیاری از مطالب از دید مخاطب خارج شود و یا از حوصله او دور باشد. با این کار شما فقط مخاطب خود را فراری داده و وبلاگ خود را به انباری از مطالب مطالعه نشده تبدیل نموده اید. )
در مهارت آموزی صبور باشید. (با همراهی پشتیبانی سامانه، قسمت آموزش، وبلاگ طلبه نوشت، کلاس های آنلاین، تکرار اشتباهاتی در حد عدم درج منبع که نوعی خیانت علمی محسوب می شود و … نشانه چیست؟)
در تلاش خود صبور باشید. (گاهی شاید اتفاق افتاده باشد برای مطلبی زحمت بسیاری متحمل شده اید، مطلب از خود شماست، با درج منبع و رعایت کامل نکات آموزشی و مهارتی اما در ظاهر هیچ نتیجه ای ندارد، نگران نباشید تعداد نظرات پایین یک مطلب نشان دهنده عدم کیفیت یک مطلب نیست. گاهی هم شما به دلیل دقت در کیفیت و مهارت هر چند روز یک مطلب انتشار می دهید و شاید فعالیت شما از دید ما مسئولین به دلیل حجم مطالب و از دید سیستم به دلیل ملاک های نه چندان محتوایی نادیده گرفته شود. شما صبورانه به تلاش هدفمند، صادقانه، ماهرانه و عاقلانه خود ادامه دهید. از دید خدا هیچ چیز پنهان نیست و برای خدا هیچ کاری محال نیست).
(1) برگرفته از سایت مرکز پاسخگویی به سوالات دینی http://www.pasokhgoo.ir/node/1632
(2)برگرفته از سایت اسلام کوئست نت. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa34207
نویسنده مطلب: کاربر طلبه نوشت